ادامه شهادت۳و ذکر منابع

عمر پس از آن از پی مردم فرستاد و آنها نیز هجوم آوردند و داخل خانه شدند؛علی علیه السلام با

سرعت به سوی شمشیر خود شتافت؛لیکن آنها سبقت جستند و آن را برداشتند.

قنفذ نزد ابوبکر آمد(و جریان را گزارش کرد)او می ترسید علی علیه السلام با شمشیر خارج شود؛ابوبکر گفت:بازگرد!اگر دیدی سخن ما را نمی پذیرد به خانه اش هجوم برید و اگر آن نیز ممکن نشد؛خانه را با آنان به آتش کشید.

جمعیت به خانه ریخته بودند(۵۵)و عمر به امیرمؤمنان علیه السلام می گفت:بلند شو!با ابوبکر بیعت کن.آن حضرت امتناع می ورزید؛او دست علی علیه السلام را گرفت تا وی را بلند کند؛لیکن نتوانست(۵۶)؛و در آخر طنابی آوردند و به گردن آن حضرت انداختند(۵۷).

در بسیاری از روایت ها آمده است:

آنان گریبان علی علیه السلام را گرفتند(۵۸)و لباسهای آن حضرت را می کشیدند تا به مسجد ببرند(۵۹).

بانوی آزرده و پهلو شکسته -با آنکه شرایط سختی را پشت سر می گذاشت و ضربه ها و صدمه های فراوان دیده بود- جلو آمد و راه را بر آن گروه بی شرم بست و نمی گذاشت علی علیه السلام را از خانه بیرون برند؛و می فرمود:

به خدا سوگند!نمی گذارم پسر عمویم را این چنین ظالمانه کشیده و از خانه بیرون برید؛وای برشما!چه زود بر خدا و پیامبر خیانت کردید و حق ما اهل بیت را رعایت ننمودید(۶۰).

بسیاری از مردم به خاطر زهرا علیهاالسلام؛علی علیه السلام را رها کردند؛لیکن عمر به قنفذ دستور داد تا دست فاطمه علیهاالسلام را کوتاه گرداند.قنفذ -که مردی پست و خشن بود- چنان با تازیانه به پشت و پهلوی فاطمه علیهاالسلام زد که از پا افتاد.نشان آن ضربه ها در بدن فاطمه علیهاالسلام تا هنگام شهادت باقی ماند(۶۱).

عمر رو به اطرافیان کرد و گفت:

فاطمه را بزنید!

آن دژخیمان چنان فاطمه علیهاالسلام را ضرب و جرح نمودند که بیمار و بستری گردید(۶۲)و بدنش رنجور و کاهیده شد و از فرط لاغری چون سایه ای می نمود(۶۳).

عمر خود نیز از آنان عقب نماند و با غلاف شمشیر به پهلوی فاطمه علیهاالسلام می زد و با تازیانه بر دست او می نواخت(۶۴).به گونه ای بدن فاطمه علیهاالسلام سیاه شد(۶۵)و تا هنگام وفات اثر آن محو نگردید(۶۶).

سلمان می گوید:ابوبکر و اطرافیانش جز عمر و خالد و مغیره به گریه درآمدند؛لیکن عمر گفت:

ما را با زنان و ایده آنها کاری نیست(۶۷).

در برخی از روایات چنین آمده است:

قنفذ با سیلی به صورت فاطمه علیهاالسلام زد و این ضربه به چشم آن عزیز اصابت نمود(۶۸)؛و آن بانوی مظلومه را به سوی درگاه کشید و چنان با درب خانه به او زد که پهلوی او شکست و جنینش سقط گردید و تا آخر عمر کوتاه خود در بستر بیماری افتاد(۶۹).

او با غلاف شمشیر آن حضرا را آزرده و با تازیانه به سر و دست و کتف و بازوی آن بانو می زد؛جای تازانه های او چون بازوبند متورم شد(۷۰).

از برخی روایات چنین معلوم می شود که سبب شهادت محسن علیه السلام یا مهمتریت عامل آن قنفذ بوده است(۷۱).

از سوی دیگر خالد نیز با غلاف شمشیر آن بانوی گرامی را آزرده و او را بین در و دیوار فشرده است(۷۲).

از دیگر کسانی که حرمت پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را شکستند؛مغیرة بن شعبه بود. او چنان فاطمه علیهاالسلام را می زد که از بدن نازنینش خون جاری شد. او در فشردن درب خانه نیز سهمی داشت و از این رو اسقاط جنین هم به مغیره نسبت داده شده است(۷۳)

منابع

۱- احتجاج:۸۰

۲- الامامة والسیاسة:۱۹/۱

۳- مراجعه شود به:تاریخ طبری:۲۰۲/۳؛کامل ابن اثیر:۳۲۵/۲(اطلاع بیشتر از منابع ص۵۰هجوم به خانه صدیقه طاهره علیهاالسلام؛که ترجمانی از کتاب الهجوم علی بیت...می باشد)

۴- از روایات دیگر چنین استفاده می شود که اینها همگی بیعت کردند که از امیرمؤمنان علیه السلام به زور بیعت گرفته شد؛مراجعه شود به:کافی:۲۴۵/۸(اطلاع بیشتر از منابع ص۵۰هجوم به خانه...)

۵- الکوکب الدری:۱۹۴/۱

۶- طُلقا به کسانی گفته می شود که در فتح مکه به دست مسلمانان اسیر شدند؛سپس پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بر آنان منت نهاد و آزادشان فرمود.

۷- کتای سلیم:۸۲

۸- جمل:۱۱۷

۹- کتاب سلیم:۸۳

۱۰- همان:۲۵۰

۱۱- انساب الاشراف:۵۸۷/۱-۵۸۸

۱۲- العقدالفرید:۲۵۹/۴

۱۳- تاریخ یعقوبی:۱۲۶/۲؛المسترشد:۳۷۸-۳۷۷(اطلاع بیشتر از منابع ص۵۲هجوم...)

۱۴- مراجعه شود به:سنن بیهقی:۱۵۲/۸؛مستدرک حاکم:۶۶/۳ (اطلاع بیشتر از منابع ص۵۳هجوم به خانه...)

۱۵- اختصاص:۱۸۶؛تفسیر عیاشی:۶۶/۲

۱۶- کنزالعمال:۶۱۳/۵

۱۷- بحارالانوار:۲۹۳/۳۰

۱۸- طرائف:۲۳۹؛نهج الحق:۲۷۱(اطلاع بیشتر از منابع ص۵۳هجوم به خانه...)

۱۹- العقدالفرید:۲۴۲/۴(چاپ مصر)؛تاریخ ابی الفداء:۱۵۶/۱؛امالی شیخ مفید:۵۰

۲۰- انساب الاشراف:۵۸۶/۱؛العقدالفرید:۲۴۲/۲؛تاریخ ابی الفداء:۱۵۶/۱

۲۱- الشافی؛ابن حمزة:۱۷۳/۴

۲۲- الکوکب الدری:۱۹۴/۱-۱۹۵

۲۳- کتاب سلیم:۲۵۰

۲۴- تفسیر عیاشی:۶۷/۲؛اختصاص:۱۸۶

۲۵- بحارالانوار:۲۹۰/۳۰(از دلائل الامامة:ج۲)؛کشکول آملی: ۸۳-۸۴؛حدیقة الشیعة:۳۰

۲۶- کتاب سلیم:۲۵۰

۲۷- علم الیقین:۶۸۷/۲؛التتمة فی التواریخ الائمة:۵۲

۲۸- السقیفه؛جوهری؛از او شرح ابن ابی الحدید:۵۶/۲(اطلاع بیشتر از منابع ص۵۴هجوم به خانه...)

۲۹- الهدایة الکبری:۴۰۶؛بحارالانوار:۱۸/۵۳

۳۰- بحارالانوار:۲۹۳/۳۰به نقل از دلائل الامامة ج۲

۳۱- انساب الاشراف:۵۸۶/۱

۳۲- طرائف:۲۳۹؛نهج الحق:۲۷۱

۳۳- روضة المناظر:۱۱۳/۱۱(حاشیه کامل ابن اثیر)

۳۴- کتاب سلیم:۸۴-۸۳؛۲۵۰

۳۵- الهدایة الکبری:۴۰۷؛بحارالانوار:۱۹/۵۳

۳۶- کتاب سلیم:۸۴؛۲۵۰

۳۷- بنابر آنچه علامه ابن شهرآشوب مازندرانی روایت می کند:هیزمی که جمع شده بود آنقدر زیاد بوده که همسایگان تا سی روز از آن استفاده می کردند.(مثالب النواصب:۴۲۰)